آهای خبردار

ساخت وبلاگ

 

آهای خبردار، مستی یا هوشیار؟

خوابی یا بیدار؟ خاله یادگار!

تو شب سیاه ، تو شب تاریک

از چپ و از راست ، از دور ونزدیک

یه نفر داره جار می زنه ، جار!

آهای غمی که مثل یه بختک

رو سینه ی من شده ای آوار

از گلوی من دستاتو وردار!

توی کوچه ها یه نسیم رفته

پی ولگردی، توی باغچه ها

پاییز اومده ، پی نامردی!

توی آسمون ماهو دق می ده

درد بیدردی ، خا له یادگار!

نمی آی بریم شهرو بگردیم

قدم به قدم؟ نمی آی بریم

چراغ ورداریم ، پرسه بزنیم

دنبال آدم؟ کوچه های شهر

پر ولگرده! دل پر درده!

شب پر مرد و پرنامرده

همه پا دارن ، همه دس دارن

امّا بعضیا دور خودشون

یه قفس دارن ، بعضیاشونم

توی دستشون یه جرس دارن

آره خاله جون! خاله خبردار!

باغ داریم تا باغ، یکی غرق گل

یکی پر خار ، مرد داریم تا مرد

یکی سر کار، یکی سربار

یکی سر دار،  آهای خبر دار

خاله یادگار! تو میخونه ها

دیگه کی مسته؟ دیگه کی هوشیار؟

تو ویرونه ها، دیگه کی مرده؟

کی شده مردار؟تو افسونه ها

دیگه کی دیوه؟دیگه کی دیوار؟

دیگه خبر دار، خاله یادگار!

می خوان بین ما دیوار بزنن

میله بکارن، خندق بکنن

تو رو ببرن اونور بازار

من و بیارن اینور بازار

از من وتوها بازار شلوغه

تا ما با همیم دیوار دروغه

بارون نزنه، آبت نبره

من دارم می یام ، خوابت نبره

خبر خبردار ! خاله یادگار!

من به یاد تو بیدار می مونم

تو به یاد کی می مونی بیدار...؟

حسین منزوی

نوشته شده در ۱۳۹۶/۰۵/۱۴ توسط سياوش سالاریان | لينك ثابت |

تولد 6 سالگی باران عشق...
ما را در سایت تولد 6 سالگی باران عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : love-rain بازدید : 507 تاريخ : جمعه 20 مرداد 1396 ساعت: 17:17